{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
دگرگونی ناچیز امروز به فردایی سراسر دیگرگون راه می گشاید. به آنان كه در زندگی راههایی دشوار و والا پی می گیرند، پاداشی برتر ارزانی خواهد شد، هر چند پس از گذشت سالها.
نشانه ی نادانی شما، ژرفای باور شما به نبودن دادگری و تراژدی است. آنچه كرمِ صدپا زندگی می نامد، استاد به آن پروانه می گوید.
از خداحافظی كردن نترسید؛ یك خداحافظی، پیش از آنكه بتوانید دوباره یكدیگر را ببینید لازم است و دیدار دوباره، پس از دقایق دوره های زندگی، مسلماً برای كسانی است كه دوست هستند.
در درون هر یك از ما توان سازگاری با تندرستی و بیماری، توانگری و فقر، آزادی و بردگی نهفته است. این ما هستیم كه آنها را در سلطه داریم نه دیگران.
هر آنچه كه یك استاد می گوید، واژه هایی زیبا هستند كه نمی توانند او را رهایی بخشند؛ آنهم از نخستین حمله ی یك سگ هار در یك چراگاه.
می خواهم باور كنم كه در سطحی دیگر، اصلی دیگر هم هست.
زندگی من یك زندگی آزاد است، اما برخی اوقات احساس تنهایی در آن رشد می كند.
تنها آموزه ی مهم این است كه در راه خود گام برمی دارم و آنچه می خواهم انجام می دهم.
ما برای پرواز به هواپیما نیاز نداریم. لازم نیست از دیوار بگذریم و یا به سیاره های دیگر سفر كنیم. اگر بخواهیم می توانیم بیاموزیم كه چگونه بدون بهره گیری از ماشین ها به هرجا می خواهیم برویم.
راهی را كه شادمانه به پایان می رسانی، به طور رایج، افراد ناآگاه درك نمی كنند و به همین دلیل تو را دیوانه خواهند خواند
كودكان، مشتاقند و بزرگسالان، هوشیار.
مسلماً می توان خود را كنار كشید! چنانچه دیدگاهت درباره ی چگونگی اجرای هر كاری كه دوست داری تغییر كند، می توانی آن كار را رها كنی.
آسانترین پرسش ها، ژرفترین آن است. كجا به دنیا آمده ای؟ خانه ات كجاست؟ به كجا می روی؟ چه كار می كنی؟ گاهی در این باره بیندیش و ببین كه پاسخها تغییر می كنند.
بهترین راه فرار از مسئولیت این است كه بگویی، من مسئولیت هایی دارم.
آنچه را كه بیش از هر چیز به یادگیریش نیازمندی بهتر تدریس می كنی
چیزی به نام یك مشكل وجود ندارد كه در دستهایش برایت هدیه ای نداشته باشد.
دگرگونی ناچیز امروز به فردایی سراسر دیگرگون راه می گشاید. به آنان كه در زندگی راههایی دشوار و والا پی می گیرند، پاداشی برتر ارزانی خواهد شد، هر چند پس از گذشت سالها.
نشانه ی نادانی شما، ژرفای باور شما به نبودن دادگری و تراژدی است. آنچه كرمِ صدپا زندگی می نامد، استاد به آن پروانه می گوید.
از خداحافظی كردن نترسید؛ یك خداحافظی، پیش از آنكه بتوانید دوباره یكدیگر را ببینید لازم است و دیدار دوباره، پس از دقایق دوره های زندگی، مسلماً برای كسانی است كه دوست هستند.
در درون هر یك از ما توان سازگاری با تندرستی و بیماری، توانگری و فقر، آزادی و بردگی نهفته است. این ما هستیم كه آنها را در سلطه داریم نه دیگران.
هر آنچه كه یك استاد می گوید، واژه هایی زیبا هستند كه نمی توانند او را رهایی بخشند؛ آنهم از نخستین حمله ی یك سگ هار در یك چراگاه.
می خواهم باور كنم كه در سطحی دیگر، اصلی دیگر هم هست.
زندگی من یك زندگی آزاد است، اما برخی اوقات احساس تنهایی در آن رشد می كند.
تنها آموزه ی مهم این است كه در راه خود گام برمی دارم و آنچه می خواهم انجام می دهم.
ما برای پرواز به هواپیما نیاز نداریم. لازم نیست از دیوار بگذریم و یا به سیاره های دیگر سفر كنیم. اگر بخواهیم می توانیم بیاموزیم كه چگونه بدون بهره گیری از ماشین ها به هرجا می خواهیم برویم.
راهی را كه شادمانه به پایان می رسانی، به طور رایج، افراد ناآگاه درك نمی كنند و به همین دلیل تو را دیوانه خواهند خواند
كودكان، مشتاقند و بزرگسالان، هوشیار.
مسلماً می توان خود را كنار كشید! چنانچه دیدگاهت درباره ی چگونگی اجرای هر كاری كه دوست داری تغییر كند، می توانی آن كار را رها كنی.
آسانترین پرسش ها، ژرفترین آن است. كجا به دنیا آمده ای؟ خانه ات كجاست؟ به كجا می روی؟ چه كار می كنی؟ گاهی در این باره بیندیش و ببین كه پاسخها تغییر می كنند.
بهترین راه فرار از مسئولیت این است كه بگویی، من مسئولیت هایی دارم.
آنچه را كه بیش از هر چیز به یادگیریش نیازمندی بهتر تدریس می كنی
چیزی به نام یك مشكل وجود ندارد كه در دستهایش برایت هدیه ای نداشته باشد.
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}